زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه
 

سر (بخش فوقانی بدن)





سَر، به فتح سین و سکون یاء، همان بخش فوقانی یا بالاترین و یا جلو آمده‌ترین بخش بدن است. فقها در بابهای مختلف فقهی نظیر طهارت، صلات، صوم، حج، جهاد، کفالت، نکاح، ارث، حدود، قصاص و دیات از احکام مرتبط با آن سخن گفته‌اند.

فهرست مندرجات

۱ - معنی سر
۲ - احکام سر در باب طهارت
       ۲.۱ - احکام سر میّت
۳ - استحباب زیارت در بالا سر
۴ - احکام سر در نماز
۵ - حکم فروبردن عمدی سر در آب برای روزه دار
۶ - احکام سر در حج
۷ - کراهت گرداندن سر کافر کشته شده در شهرها
۸ - احکام سر در کفالت
۹ - کراهت مالیدن خون عقیقه بر سر کودک
۱۰ - حکم جدا کردن سر ذبیحه قبل از جان دادن
۱۱ - حکم ذو الرأسین در باب ارث
۱۲ - جایز نبودن تازیانه زدن بر سر
۱۳ - پانویس
۱۴ - منبع

۱ - معنی سر



به بخش فوقانی بدن انسان، شامل جمجمه و مغز و نیز به بالاترین یا جلو آمده‌ترین بخش از بدن مهره داران که مغز، چشمها، گوشها، بینی، دهان و آرواره‌ها در آن قرار دارند، سر اطلاق می‌شود.

۲ - احکام سر در باب طهارت



پوشاندن سر هنگام تخلّی مستحب است.
[۱] جواهر الکلام، ج۲، ص۵۵.    

از واجبات وضو مسح قسمت جلو سر است.
[۲] جواهر الکلام، ج۲، ص۱۷۰.    
[۳] جواهر الکلام، ج۲، ص۱۷۸.    
و به بیان تحریرالوسیله
[۴] موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳، کتاب الطهارة، فصل فی الوضوء، القول فی الواجبات، مسالة ۱۲.    
مسح‌ مقداری از قسمت جلوی سر کفایت می‌کند و «احتیاط (مستحب) آن است که به کمتر از پهنای یک انگشت اکتفا نکند و احتیاط بیشتر از آن این است که به‌اندازه سه انگشت به‌هم‌چسبیده مسح بکند، بلکه بهتر آن است که با سه انگشت مسح نماید و در این حکم، زن مثل مرد است.»
[۵] موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳، کتاب الطهارة، فصل فی الوضوء، القول فی الواجبات، مسالة ۱۲.    
البته «واجب نیست مسح سر بر روی پوست آن باشد، بنابراین مسح بر روی مویی که در قسمت جلوی سر روییده کفایت می‌کند. البته اگر مویی که در قسمت جلوی سر روییده به‌اندازه‌ای بلند باشد که با کشیدن آن (با شانه زدن مثلاً) از قسمت جلوی سر بگذرد مسح روی آن مقدار که از جلوی سر می‌گذرد جایز نیست؛ چه این موها آویزان باشد و چه روی قسمت جلوی سر جمع شده باشد.»
[۶] موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳، کتاب الطهارة، فصل فی الوضوء، القول فی الواجبات، مسالة ۱۳.    
و در غسل ترتیبی، سر قبل از دیگر اعضای بدن شسته می‌شود
[۷] جواهر الکلام، ج۳، ص۸۵.    
و باید آب به پوست سر برسد و خیس کردن موها کفایت نمی‌کند.
[۸] جواهر الکلام، ج۳، ص۸۰.    

در غسل شب اول ماه رمضان، مستحب است ـ قبل یا بعد از غسل ـ سی کف آب روی سر ریخته شود.
[۹] جواهر الکلام، ج۵، ص۲۴.    
[۱۰] العروة الوثقی، ج۲، ص۱۴۹.    

مستحب است در آغاز ورود به حمام مقداری آب گرم بر جلو سر ریخته شود؛ چنان که گذاردن عمامه بر سر هنگام خروج از حمام مستحب است
[۱۱] کشف الغطاء، ج۲، ص۴۱۲.
.

۲.۱ - احکام سر میّت


مستحب است سر میّت با کف سدر شسته شود.
[۱۲] جواهر الکلام، ج۴، ص۱۵۰ ۱۵۱.    
برخی گفته‌اند: این کار قبل از غسل انجام می‌شود.
[۱۳] شرائع الإسلام، ج۱، ص۳۱.    
چنان که بلندتر بودن مکان سر میّت از محل پاهای او هنگام غسل
[۱۴] العروة الوثقی، ج۲، ص۵۸.    
و نیز بستن عمامه بر سر میّت مرد و روسری یا مقنعه بر سر میّت زن هنگام تکفین مستحب می‌باشد.
[۱۵] جواهرالکلام، ج۴، ص۲۰۷.    
[۱۶] جواهرالکلام، ج۴، ص۲۱۶.    

هنگام نماز گزاردن بر میّت، سر او باید در سمت راست نماز گزار باشد.
[۱۷] جواهرالکلام، ج۱۲، ص۵۶.    

مستحب است کسی که میّت را در قبر می‌گذارد سر برهنه باشد.
[۱۸] جواهرالکلام، ج۴، ص۲۸۴.    

مستحب است این کارها از سمت سر میّت آغاز گردد: داخل کردن میّت مرد در قبر؛
[۱۹] جواهرالکلام، ج۴، ص۲۸۳.    
باز کردن بندهای کفن
[۲۰] جواهرالکلام، ج۴، ص۳۰۳.    
و ریختن آب روی قبر پس از دفن میّت.
[۲۱] جواهرالکلام، ج۴، ص۳۱۶.    

مستحب است پس از دفن میّت، نزد سر او، دست با انگشتان باز، با فشار روی قبر قرار داده شود.
[۲۲] جواهرالکلام، ج۴، ص۳۱۸.    

میّتی که سرش از بدن جدا شده، در هر یک از سه غسل، نخست سر و سپس بدن او غسل داده می‌شود و هنگام کفن کردن، مقداری پنبه روی گردن نهاده و سر را بدان متصل می‌کنند.
[۲۳] المبسوط، ج۱، ص۱۸۳.    
[۲۴] تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۱۱۶.    


۳ - استحباب زیارت در بالا سر



هنگام زیارت امامان علیهم السّلام در مشاهد مشرفه رو به قبله، نزد سر امام علیه السّلام ایستادن و خواندن دعا و نماز زیارت، مستحب است.
[۲۵] الحدائق الناضرة، ج۷، ص۲۱۹.    


۴ - احکام سر در نماز



نهادن «بُرطلّه» (نوعی کلاه) بر سر در حال نماز و طواف، بلکه به تصریح برخی، همه حالات، مکروه است.
[۲۶] الحدائق الناضرة، ج۷، ص۱۶۱ ۱۶۲.    
[۲۷] جواهر الکلام، ۱۹، ص۴۰۰.    

پوشاندن سر در نماز بر کنیز بالغ و نیز دختر نابالغ واجب نیست.
[۲۸] جواهر الکلام، ج۸، ص۲۲۲.    

نماز گزار ناتوان از انجام دادن رکوع و سجود، باید با اشاره سر، آن دو را به جا آورد
[۲۹] جواهر الکلام، ج۹، ص۲۶۶.    
[۳۰] جواهر الکلام، ج۱۰، ص۷۹ ۸۰.    
[۳۱] جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۶۵.    
.

۵ - حکم فروبردن عمدی سر در آب برای روزه دار



بنابر قول مشهور، فروبردن عمدی سر در آب بر روزه دار، در روزه واجب معیّن، همچون روزه ماه رمضان و نیز بعد از ظهر در قضای روزه ماه رمضان، حرام است؛ لیکن در بطلان روزه به سبب آن اختلاف می‌باشد.
[۳۲] جواهر الکلام، ج۱۶، ص۲۲۷ ۲۲۸.    

به نظر امام خمینی «فرو بردن سر در آب بنابر احتیاط (واجب مبطل روزه است) اگرچه بدن بیرون آب باشد. و آب مضاف حکم آب مطلق را ندارد. البته احتیاط در مثل گلاب ترک نشود، مخصوصاً اگر بوی آن رفته باشد. و ریختن آب روی سر و مانند آن، که فرو بردن نامیده نشود، اشکال ندارد هرچند آب زیاد باشد، بلکه فرو بردن قسمتی از سر اگرچه منافذ سر (مانند دهان، بینی، چشم و گوش) هم در آن قسمت باشد و همچنین فرو بردن تمام سر به ترتیب، یعنی نصف سر را فروبرده، بیرون آورد، آنگاه نصف دیگر آن را فروبرد، اشکال ندارد».
[۳۳] موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۰۰، کتاب الصوم، القول فیما یجب الامساک عنه، السابع.    


۶ - احکام سر در حج



گذاشتن عمامه بر سر،
[۳۴] وسائل الشیعة، ج۵، ص۵۵.    
بویژه برای خطیب جمعه،
[۳۵] ذکری الشیعة، ج۴، ص۱۳۹.    
و هنگام سفر
[۳۶] کشف الغطاء، ج۴، ص۴۳۹.
مستحب است؛ چنان که بر سر نهادن عمامه سفید در نماز عید استحباب دارد
[۳۷] العروة الوثقی، ج۳، ص۳۹۸.    
.
پوشاندن سر بر مرد محرم حرام
[۳۸] جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۲.    
و موجب ثبوت کفّاره است و کفّاره آن یک گوسفند است.
[۳۹] جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۱۸.    

فروبردن سر در آب بر محرم حرام است؛ لیکن در اینکه حرام مستقلی است یا حرمت آن به جهت پوشاندن سر است، اختلاف می‌باشد. بنابر قول نخست، حرمت شامل زن و مرد می‌شود؛ بر خلاف قول دوم که اختصاص به مرد دارد.
[۴۰] المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۲۲۰ ـ ۲۲۱.

استظلال در حال احرام بر مرد حرام است. در اینکه حرمت به سایه بالای سر اختصاص دارد یا شامل زیر سایه رفتن از هر سمت نیز می‌شود، اختلاف است.
[۴۱] مناسک حج (مراجع)، ص۱۸۹ ـ ۱۹۰.
مستحب است کسی که هنگام زوال طواف می‌کند، سر برهنه باشد.
[۴۲] وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۰۶.    
[۴۳] سداد العباد، ص۳۱۶.

مستحب است حاجی پیش از سعی مقداری آب زمزم بر سر و بدنش بریزد.
[۴۴] مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۶۰.    

از اعمال حج، تراشیدن سر است. کسی که سرش مو ندارد، به جای تراشیدن موی سر، تیغ بر سر خود می‌کشد؛ لیکن در اینکه این عمل واجب است یا مستحب اختلاف می‌باشد. اکثر قائل به استحباب آن‌اند؛
[۴۵] مدارک الأحکام، ج۸، ص۹۸.    
[۴۶] ریاض المسائل، ج۶، ص۵۰۳ ۵۰۴.    
[۴۷] مستند الشیعة، ج۱۲، ص۳۷۹.    
بلکه بر این قول ادعای اجماع شده است.
[۴۸] الخلاف، ج۲، ص۳۳۱.    
برخی در مسئله تفصیل داده و گفته‌اند: چنانچه در عمره سر خود را تراشیده باشد، واجب است در حج بر سر خود تیغ بکشد و در صورت کچل بودن، تیغ کشیدن مستحب است.
[۴۹] مسالک الأفهام، ج۲، ص۳۲۳.    
بنابر قول به وجوب، در اینکه کشیدن تیغ بر سر از تقصیر کفایت می‌کند یا نه، اختلاف است.
[۵۰] مسالک الأفهام، ج۲، ص۳۲۳.    
[۵۱] ذخیرة المعاد، ج۳، ص۶۸۲.    
[۵۲] براهین الحج ج۴، ص۱۶.
البته در صورتی که حاجی جهت تقصیر، ناخن یا مویی در سر و صورت خود نداشته باشد یا تنها تراشیدن سر بر او واجب باشد، کشیدن تیغ بر او واجب خواهد بود.
[۵۳] سداد العباد ص۳۶۵.
[۵۴] ریاض المسائل ج۶، ص۵۰۳.    
[۵۵] مستند الشیعة، ج۱۲، ص۳۷۹.    
[۵۶] شرح تبصرة المتعلمین، ج۴، ص۲۵۱ ـ ۲۵۲.


۷ - کراهت گرداندن سر کافر کشته شده در شهرها



خارج کردن سر کافرِ کشته شده از میدان جنگ و گرداندن و به نمایش گذاشتن آن در شهرها مکروه است.
[۵۷] جواهر الکلام، ج۲۱، ص۷۸.    
[۵۸] جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۳۲.    


۸ - احکام سر در کفالت



اگر کفیل هنگام کفالت، به جای آنکه بگوید: فلانی را کفالت کردم، بگوید: سر فلانی را کفالت کردم، صحیح است؛
[۵۹] جواه�� الکلام، ج۲۶، ص۲۰۷.    
هرچند برخی، در صحّت آن، در فرض عدم وجود شاهدی بر مقصود گوینده، اشکال کرده‌اند.
[۶۰] مسالک الأفهام، ج۴، ص۲۵۴.    


۹ - کراهت مالیدن خون عقیقه بر سر کودک



مالیدن خون عقیقه بر سر کودک کراهت دارد.
[۶۱] المبسوط، ج۱، ص۳۹۵.    


۱۰ - حکم جدا کردن سر ذبیحه قبل از جان دادن



جدا کردن سر ذبیحه قبل از جان دادن، به قولی حرام و به قولی دیگر مکروه است. بنابر قول به حرمت، در حرام شدن گوشت ذبیحه اختلاف است.
[۶۲] جواهر الکلام، ج۳۶، ص۱۲۰ ۱۲۳.    


۱۱ - حکم ذو الرأسین در باب ارث



کسی که دارای دو سر است (ذو الرأسین)، برای تشخیص یک یا دو نفر بودن وی، ملاکهایی ذکر شده است که ارث بر مبنای آن محاسبه می‌شود.

۱۲ - جایز نبودن تازیانه زدن بر سر



در کیفر تازیانه، هنگام اجرای حد، به مواضع خطرناک بدن، همچون سر، تازیانه زده نمی‌ شود.
[۶۳] جواهر الکلام، ج۴۱، ص۳۶۱.    


۱۳ - پانویس


 
۱. جواهر الکلام، ج۲، ص۵۵.    
۲. جواهر الکلام، ج۲، ص۱۷۰.    
۳. جواهر الکلام، ج۲، ص۱۷۸.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳، کتاب الطهارة، فصل فی الوضوء، القول فی الواجبات، مسالة ۱۲.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳، کتاب الطهارة، فصل فی الوضوء، القول فی الواجبات، مسالة ۱۲.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳، کتاب الطهارة، فصل فی الوضوء، القول فی الواجبات، مسالة ۱۳.    
۷. جواهر الکلام، ج۳، ص۸۵.    
۸. جواهر الکلام، ج۳، ص۸۰.    
۹. جواهر الکلام، ج۵، ص۲۴.    
۱۰. العروة الوثقی، ج۲، ص۱۴۹.    
۱۱. کشف الغطاء، ج۲، ص۴۱۲.
۱۲. جواهر الکلام، ج۴، ص۱۵۰ ۱۵۱.    
۱۳. شرائع الإسلام، ج۱، ص۳۱.    
۱۴. العروة الوثقی، ج۲، ص۵۸.    
۱۵. جواهرالکلام، ج۴، ص۲۰۷.    
۱۶. جواهرالکلام، ج۴، ص۲۱۶.    
۱۷. جواهرالکلام، ج۱۲، ص۵۶.    
۱۸. جواهرالکلام، ج۴، ص۲۸۴.    
۱۹. جواهرالکلام، ج۴، ص۲۸۳.    
۲۰. جواهرالکلام، ج۴، ص۳۰۳.    
۲۱. جواهرالکلام، ج۴، ص۳۱۶.    
۲۲. جواهرالکلام، ج۴، ص۳۱۸.    
۲۳. المبسوط، ج۱، ص۱۸۳.    
۲۴. تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۱۱۶.    
۲۵. الحدائق الناضرة، ج۷، ص۲۱۹.    
۲۶. الحدائق الناضرة، ج۷، ص۱۶۱ ۱۶۲.    
۲۷. جواهر الکلام، ۱۹، ص۴۰۰.    
۲۸. جواهر الکلام، ج۸، ص۲۲۲.    
۲۹. جواهر الکلام، ج۹، ص۲۶۶.    
۳۰. جواهر الکلام، ج۱۰، ص۷۹ ۸۰.    
۳۱. جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۶۵.    
۳۲. جواهر الکلام، ج۱۶، ص۲۲۷ ۲۲۸.    
۳۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۰۰، کتاب الصوم، القول فیما یجب الامساک عنه، السابع.    
۳۴. وسائل الشیعة، ج۵، ص۵۵.    
۳۵. ذکری الشیعة، ج۴، ص۱۳۹.    
۳۶. کشف الغطاء، ج۴، ص۴۳۹.
۳۷. العروة الوثقی، ج۳، ص۳۹۸.    
۳۸. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۲.    
۳۹. جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۱۸.    
۴۰. المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۲۲۰ ـ ۲۲۱.
۴۱. مناسک حج (مراجع)، ص۱۸۹ ـ ۱۹۰.
۴۲. وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۰۶.    
۴۳. سداد العباد، ص۳۱۶.
۴۴. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۶۰.    
۴۵. مدارک الأحکام، ج۸، ص۹۸.    
۴۶. ریاض المسائل، ج۶، ص۵۰۳ ۵۰۴.    
۴۷. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۳۷۹.    
۴۸. الخلاف، ج۲، ص۳۳۱.    
۴۹. مسالک الأفهام، ج۲، ص۳۲۳.    
۵۰. مسالک الأفهام، ج۲، ص۳۲۳.    
۵۱. ذخیرة المعاد، ج۳، ص۶۸۲.    
۵۲. براهین الحج ج۴، ص۱۶.
۵۳. سداد العباد ص۳۶۵.
۵۴. ریاض المسائل ج۶، ص۵۰۳.    
۵۵. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۳۷۹.    
۵۶. شرح تبصرة المتعلمین، ج۴، ص۲۵۱ ـ ۲۵۲.
۵۷. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۷۸.    
۵۸. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۳۲.    
۵۹. جواهر الکلام، ج۲۶، ص۲۰۷.    
۶۰. مسالک الأفهام، ج۴، ص۲۵۴.    
۶۱. المبسوط، ج۱، ص۳۹۵.    
۶۲. جواهر الکلام، ج۳۶، ص۱۲۰ ۱۲۳.    
۶۳. جواهر الکلام، ج۴۱، ص۳۶۱.    


۱۴ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۴۲۰-۴۲۴.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    







آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.